پس از سال ها آمده ای
رو به رویم نشسته ای
و اشک میریزی
تو انگار نمیدانی
باران یکریز هم
هیچ ماهی روی خاک افتاده ای را
زنده نمیکند
#علیرضا_قاسمیان_خمسه
پس از سال ها آمده ای
رو به رویم نشسته ای
و اشک میریزی
تو انگار نمیدانی
باران یکریز هم
هیچ ماهی روی خاک افتاده ای را
زنده نمیکند
#علیرضا_قاسمیان_خمسه
ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻥ
ﻋﺠﻠﻪ ﻧﮑﻦ
ﺗﻮ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ
ﻣﺜﻞ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﯾﮏ ﺍﻋﺪﺍﻣﯽ
ﻫﺴﺘﯽ
ﺷﺪﻥ
ﯾﺎ
ﻧﺸﺪﻥ ﺍﺕ
ﮐﻤﮑﯽ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ
"ﺁﺯﺍﺩ ﻧﻮﺭﻭﺯﯼ"
همکلاسی
چقدر دلتنگم
من برای آنروز که خروس خانه همسایه را بی جهت سنگ زدم
و کبوتر ها را ساعتی پر دادم
من هنوز در فکرم
روی بام خانه
زیر سقف آسمان میخوابم
و به فصل سرما
زیر کرسی به دعا می شینم
که خدایا امشب
آسمانت
برف سنگین به زمین هدیه دهد
و چقدر خوشحالم
وقتی با چکمه ی نو
روی برف ها به زمین می افتم
آخ که آنروزها را
در قماری
به امیدفردا
من چه آسان باخته ام
چه کسی می داند که چرا در غربت
خنده ای بر لب نیست ؟
من دگر یادم نیست آخرین بار چه زمان خندیدم
چه کسی می داند که چرا دیگر باز
در حیاط خانه ها حوضی نیست ؟
و برای یافتن چکمه ای نو
به کجا باید رفت ؟
چقدر زیبا بود
شوق رفتن به کلاس اول
درس بابا نان داد از کتاب آموختن
یادگاری روی نیمکت کندن
در کلاس منتظر زنگ تفریح بودن من در آن روز نمی دانستم
که سعادت یعنی
یک کشیده از معلم خوردن
کاش می توتنستم باز...
در میان جمعی
بی غرور گریه کنم
همکلاسی تو کجایی تو نمی دانی من
چقدر دلتنگم...
#امیر_امیری_مهین
ما نوشتیم و گریستیم
ما خنده کنان به رقص برخاستیم
ما نعره زنان از سر جان گذشتیم...
کس را پروای ما نبود.
در دور دست مردی را به دار آویختند:
کسی به تماشا سر بر نداشت
ما نشستیم و گریستیم
ما با فریادی
از قالب خود برآمدیم.
#احمد_شاملو
گفتم ز عشقبازی در کس نشان ندیدم
زد بوسه بر لبانم گفتا نشانه با من
گفتم دلم چو مرغی ست کز آشیانه دور است
دستی به زلف خود زد گفت آشیانه با من
گفتم ز مهربانان روزی گریزم آخر
گفتا که مهربان باد اشک شبانه با من
#مهدی_سهیلی
اگر دری میان ما بود
میکوفتم
درهم میکوفتم
اگر میان ما دیواری بود
بالا میرفتم پایین میآمدم
فرو میریختم
اگر کوه بود دریا بود
پا میگذاشتم
بر نقشهی جهان و
نقشهای دیگر میکشیدم
اما میان ما هیچ نیست
هیچ
و تنها با هیچ
هیچ کاری نمیشود کرد
#شهاب_مقربین
چرا به روزنامهها گفتم که دوستت دارم
چرا گفتم
چرا فکر نکردم
هر بار که نامت را میبرند
دیواری در دلم فرو میریزد
باد در شاخهها میپیچد
و به رویا آسیب میزند.
#غلامرضا_بروسان
تمام ترسم از این است
که یک شب
بخواهی که به خوابم بیایی و من
همچنان به یادت
بیدار نشسته باشم...!
.
.
.#سیدعلی_صالحی
دیدى
آرام ، آرام ، آرام…
دلمان به بى کسى
صدایمان به سکوت
چشمهایمان به تاریکى
عادت کرده اند…
#سیدعلی_صالحی