شعر خوب بخوانید...

‌‌‌

جمعه, ۲۴ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۲۳ ق.ظ


همه لرزش دست و دلم

از آن بود

که عشق پناهی گردد

پروازی نه، گریز گاهی گردد

آی عشق آی عشق

چهره آبی‌ات پیدا نیست

و خنکای مرهمی بر شعله زخمی

نه شور شعله بر سرمای درون

آی عشق آی عشق

چهره ی سرخت پیدا نیست

غبار تیره تسکینی بر حضور ِ وهن

و دنج ِ رهایی بر گریز ِ حضور،

سیاهی بر آرامش آبی

و سبزه ی برگچه بر ارغوان

آی عشق آی عشق

رنگ آشنایت پیدا نیست...


#احمد_شاملو

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۲۴
mojix

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی